الیناالینا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

خبر خبر من اومدم

1392/11/30 12:44
نویسنده : مامان خانوم
604 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کوچولوی مامان

عزیزکم دیروز عید غدیر بود و من و بابایی رفتیم خونه عزیز جون

به عزیز جون و  دایی بهنام گفتیم که کنجد کوچولو دارم من خیلی خوشحال شدن و عزیز جون کلی سفارش که مواظب کنجد طلام باشم دایی بهنام هم ذوق میکرد ومیگفت نی نی شما چه شکلی میشه و حدس جنسیتت واسشون خیلی سخت بود

از اونجا رفتیم خونه عمه بابایی یکی از آشناهای عمه بابایی تو اون آزمایشگاهی که من تست بارداری داده بودم کار میکرد و اونجا منو دیده بود و متوجه شده بود که واسه تست اومدم و باردارم خلاصه اون آقای فضول به عمه بابایی خبر رسونده بود و  ما هم خبر رو تایید کردیم و کلی هم عمه بابایی خوشحال شد و ذوق کرد و گفت نی نیتون دخمل طلاست آخه چاق شدی مواظب نی نی باش و

از اونجا یه سری هم خونه مادر بزرگ رفتیم و خبر اومدت رو بهشون عیدی دادیم البته هر چند هم از قبل شک به بارداری کرده بودن آخه مادربزرگ خواب دیده بود که من باردارم نی نیم هم پسره و خیلی خوشجال شدن ومادر بزرگ هم نظرشون این بود که تو پسری

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)