الیناالینا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

بدون عنوان

توآمدي و خدا خواست دخترم باشی و بهترین غزل توی دفترم باشی تو آمدی که بخندی ، خدا به من خندید و استخاره زدم ، گفت کوثرم باشی خدا کند که ببینم عروس گلهایی خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی خدا کند که پر از عشق مادرت باشی خدا کند که پر از مهر مادرم باشی همیشه کاش که یک سمت ، مادرت باشد تو هم بخندی و در سمت دیگرم باشی تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود تو دست کوچک باران باورم باشی بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی تو آمدی و خدا خواست از همان اول تمام دلخوشی ر...
1 اسفند 1392

خبر خبر من اومدم

سلام کوچولوی مامان عزیزکم دیروز عید غدیر بود و من و بابایی رفتیم خونه عزیز جون به عزیز جون و  دایی بهنام گفتیم که کنجد کوچولو دارم من خیلی خوشحال شدن و عزیز جون کلی سفارش که مواظب کنجد طلام باشم دایی بهنام هم ذوق میکرد ومیگفت نی نی شما چه شکلی میشه و حدس جنسیتت واسشون خیلی سخت بود از اونجا رفتیم خونه عمه بابایی یکی از آشناهای عمه بابایی تو اون آزمایشگاهی که من تست بارداری داده بودم کار میکرد و اونجا منو دیده بود و متوجه شده بود که واسه تست اومدم و باردارم خلاصه اون آقای فضول به عمه بابایی خبر رسونده بود و  ما هم خبر رو تایید کردیم و کلی هم عمه بابایی خوشحال شد و ذوق کرد و گفت نی نیتون دخمل طلاست آخه چاق شدی مواظب نی نی باش ...
30 بهمن 1392

نذر ختم قرآن برای سلامتی نی نی نازم

سلام کوچولوی مامان امروز هفته ششم تموم شده و وارد هفته هفت  شدی  هوراااااااااا نی نی مامان تو این هفته اندازه یه آلبالو هستی و مامان همه سعی اش اینه که بتونه به خوبی ازت مواظبت کنه تو هم محکم بچسب تو شکم مامانی . عزیز دلم تواین هفته که به خوبی گذشت روزی یه دونه قرص فولیک اسید 5 و یه دونه ویتامین b6 میخوردم اخه خانم دکتر شاه منصوری بهم داده و گفته تا یه ماه بخورم. توی این هفته طبق نذری که کردم که سالم بیایی تو بغلم ختم قرآن رو شروع کردم دیروزهم روی یه سیب سوره یوسف رو خوندم و فوت کردم و خوردم .       ...
30 بهمن 1392